دانلود کتاب سفرنامه برزخ
دریافت کتاب رایگان سفرنامه برزخ
توضیحات:
شب آخر عمر
به دنبال آن همه گناه و بی دینی، عباشی، خوشگذرانی، هرزگی و بی بندوباری، یک روز عصر سراغ یکی از زنان ولگرد و هرزه ای که با او دوست بودم رفته بود و او را به منزل دعوت کردم و ساعاتی خوش بودیم و گفتیم و خندیدیم و لذت بریدم.
آن شب از هر شبی سرحال تر، خوش دماغ تر و بی غم و غصه تر بودم ذره ای احساس خستگی نمی کردم.
با لبخندی پر از محبت و عشق، رو به زن کردم و گفتم: امشب از خواب خبری نیست، باید تا صبح خوش گذرانی کنیم و از این شب بیشترین لذت را ببریم.
او هم قبول کرد و به آشپزخانه رفت تا چای دم کند و من هم مشغول پیدا کردن فیلمی دلخواه شدم تا هم سرگرممان کند و هم بزممان را کامل کند.