دانلود کتاب امیرکبیر ( از کودکی تا شهادت)
کتاب امیرکبیر ( از کودکی تا شهادت)
توضیحات:
- پاییز تبریز
پسری که از ته باغ می دوید و نقس زنان پیش می آمد، آرامش کلاغ ها را برهم می زد. کلاغ ها به آسمان خاکستری از ابر، می پردیدند و از هیاهوی پروازشان آخرین برگ های درختان بر زمین می افتاد. پسر کاری به آرامش کلاغ ها نداشت. او می خواست به پدرش برسد و چیزی برای خوردن بگیرد. کربلایی قربان خودش را پس کشید و لحظه ای مکث کرد و گفت: ” چه خبر است محمدتقی! باغ را روی سرت گذشته ای.” محمدتقی سرش را بالا گرفت. نوک دماغش از سرما سرخ شده بود.
نظرات